Das Werk von Parastou Forouhar reflektiert die Begegnung von Orient und Okzident, von Krisengebiet und Komfortzone, von Zwangsordnung und kultureller Freiheit. Die 1962 in Teheran geborene Künstlerin absolvierte ihre Ausbildung zunächst im Iran und setzte sie in Deutschland fort, wo sie heute lebt und arbeitet. Dabei entwickelte sie ein Werk, in dem sich die Schönheit der Ornamentik mit systemkritischen Inhalten verbindet, die ihre persönlichen Erfahrungen unter der Gewaltherrschaft des Mullah-Regimes spiegeln und zugleich einen allgemeingültigen Anspruch erheben.
Was es heißt, heutzutage Iranerin zu sein
Die täglichen Nachrichten aus dem Iran, die Meldungen und Geschichten, die in den sozialen Netzwerken der Iraner kursieren, treffen einen mittlerweile dermaßen schmerzhaft, dass man nicht einmal mehr in der Lage ist, ein Posting zu kommentieren oder aus Verbundenheit paar Sätze zu einem Bild zu schreiben. Als ob die Begriffe nicht mehr in der Lage wären, den Sinn zu übertragen. Sie kratzen an der Oberfläche und ziehen weiter. Was übrig bleibt, ist Ratlosigkeit. Ein Seufzen. Oder Schimpfwörter, die man aus Anstand herunterschluckt.
بحران ایرانی بودن در این روزگار
خبرها و روایتها این روزها چنان مایهی بهت و دردند که حتی گاهی در نوشتن یک خط تفسیر زیر یک پست یا دو جمله همدلی در کنار یک عکس در میمانم. انگار واژهها در بیان کم میآورند، در سطح میغلتند و میگذرند، حس آدمی در بهت و خشم دست وپا میزند، آخ و آه میشود… پسماندش میشود ناسزا که میکوشی با نهیب خودداری آن را فروخوری. آنچه میخوانید را در امتداد این ناتوانی از تبیین نوشتهام، کلنجاری ست در وصف حال.
Read More
Art Festival Watou, 29.06 – 01.09.2019
A new version of Written Room for the Art Festival Watou
Beteiligung an SCHLUSS MIT REDEN, SPIELEN WIR!
Eröffnung am Freitag, 07. Juni 2019
Zuzanna Czebatul, Angela Fette, Sina Folwaczny, Parastou Forouhar, Kalin Lindena, Mona Mahall / Asli Serbest, Anne Pöhlmann, Rebecca Ann Tess, Anke Weyer, Adrian Williams
Hurra!
Parastou Forouhar wird im Jahre 2019 im Rahmen eines Fellowships des Gutenberg Forschungskollegs der Johannes Gutenberg-Universität Mainz (JGU) eine fünfjährige Professur an der Kunsthochschule Mainz antreten.
پردههای مصدق
چهاردهم اسفندماه سالمرگ مصدق است.
در بزرگداشت یکصدوسیوششمین زادروز وی در یکم جولای ۲۰۱۸ در شهر کلن مراسمی برگزار شد به همت جمع عزیزی که سالهاست سنتی را، که در نیمهی دههی پنجاه خورشیدی پدر و مادرم و همراهان سیاسی آنها در حزب ملت ایران پایه گذاشتند، پی گرفتهاند. از من به عنوان سخنران دعوت کرده بودند. متن زیر حاصل کار دوباره بر گفتار آن روز است که حالا در سالمرگ مصدق منتشرش میکنم.
Written Room in Werkbund Frankfurt, 1. bis 23. Februar 2019
Bilder der Eröffnung und der Tanzperformance von Silke Wiegand
Kuratiert von Christian Kaufmann und Sonja Müller
100 Jahre Frauenwahlrecht: 19 + 1 Künstlerinnen
17. Januar 2019, Abgeordnetenlobby des Berliner Reichstagsgebäude:
Mit der Ausstellung will der Bundestag an die Einführung des Frauenwahlrechts vor 100 Jahren erinnern und den Fokus einmal ausdrücklich auf Künstlerinnen richten.
Für weitere Infos
Read More
در بیستمین سالگرد قتلهای سیاسی پاییز ۷۷
سالگردها وقتی به عددهای رند میرسند انکارناپذیرتر میشوند. انگار قطعیت عدد، سنگینی بار تاریخ را بیش از پیش در خود حمل میکند. گذشته خود را با شدت به اکنون پرتاب میکند تا لزوم یادآوری و تأمل را به رخ ما بکشد. امسال سی سال پس از تابستان ۶۷ و بیست سال پس از پاییز ۷۷ است
از ماهها پیش از این سالگردها انگار ضربان فرا رسیدنشان حس میشد. در تعلیق میان گذشته و اکنون برای بسیاری از ما که دغدغهی پیشبرد دادخواهی را داریم، پرسش این بود که
چگونه یادآوری کنیم؟
چگونه میتوان از یادآوری نیروی استقامت و اعتراض استخراج کرد؟
چگونه از دلِ رنج، تعمق و آگاهی بیرون کشید و گرفتار کلیشههایی نشد که پویایی بازخوانی و امکان تأمل را مسدود میکنند؟
در بیستمین سالگرد قتلهای سیاسی پاییز ۷۷؛ بازخوانی دو گزارش
نخستین سندهای رسمی که پس از قتل داریوش و پروانه فروهر صادر و به من به عنوان بازماندهی آنان تحویل داده شد دو «گزارش معاینه جسد» از سازمان پزشکی قانونی کشور بود. گزارشها تاریخ ندارند، اما تاریخ معاینه در هر دو مورد ساعت ۹ صبح روز۲ آذر ۱۳۷۷ ذکر شده است؛ یک روز پس از قتل پدر و مادرم
متنها راویت سختکشی یک زن و یک مرد هستند. چنان تکاندهندهاند که نادر و استثناء به نظر میآیند. اما در طی سالها آنقدر در روایتهای قتلهای سیاسی تکرار شدهاند که باید آنها را نمونههایی از یک روند و روال دانست. پس میتوان این دو گزارش را به صورتی نمادین روایت خشونتی دانست که بر جان و تن دگراندیشان و مخالفان سیاسی سرزمین ما روا شده است
پرسشهایی در بازبینی راه طی شده دادخواهی در بیستمین سالگرد قتلهای سیاسی پاییز ۷۷
دادخواهی قتلهای سیاسی آذر ۷۷ امسال ۲۰ساله میشود. این سالگرد را مجالی دیدم برای گفتوگو و تبادل نظر دربارهی این تجربهی ۲۰ساله
در بازبینی این راه طی شده پرسشهایی را که در برابر خود یافتهام با کسانی که از منظر تجربهی من در این مسیر نقش اساسی داشتهاند به گفتوگو گذاشتم با این امید که این بررسی نقادانه فراتر از این مجموعه مورد توجه و گفتوگو قرار گیرد و دیگران را نیز به تأمل و مشارکت برانگیزد
Rundschreiben vor meiner Abreise nach Teheran, Nov. 2018
Die politischen Morde vom Herbst 98 jähren sich nun zum 20. Mal. Auch in diesem Jahr werde ich aus diesem Anlass nach Teheran reisen, um meiner Eltern, Parvaneh und Dariush Forouhar, zu gedenken.
Ich schreibe Ihnen, um Sie vor meiner Abreise um Ihre Solidarität beim Gedenken an die Opfer und bei der Förderung der Aufklärung dieser politischen Verbrechen zu bitten, dem Parvaneh und Dariush Forouhar, führende oppositionelle Politiker, zum Opfer gefallen sind, ebenso wie Mohammad Mokhtari und Mohammad Djafar Pouyandeh, Mitglieder des Schriftstellerverbandes, Madjid Sharif und Piruz Dawani, politische Aktivisten,und der Dichter Hamid Hadjizadeh zusammen mit seinem zehnjährigen Sohn Karun.
Written Room in der Apotheke, Mainz, 2018
Ausstellung zur Auftakt meiner Professur in der Kunsthochschule Mainz
Written Room in Kunstmuseum Bochum, 2018-19
در زادروز مادرم
پروانه اسکندری-فروهر: ۲۹ اسفند ۱۳۱۷- ۱ آذر ۱۳۷۷
هر سال در این روزهای دم عید، در این ایام که او چشم بر جهان گشوده بود، یاد نازنینش، زیبا و فرار، مثل آن پروانه که نامش بود دور و برم میچرخد، و هنوز انگار شور زندگیاش با تلخی آن مرگ که نصیبش شد میجنگد
چند سطر زیر از کتاب «بخوان به نام ایران» در وصف اوست در چشمهای کودکی من
LINE OF SIGHT
Waste Lands, Casa Arabe, Madrid, 08.03 till 20.05.2018
گزارش و تأمل؛ دادخواهی، محکمه و خیزش مردم ـ بهمن ۱۳۹۶
«پشت این هولآور تاریک
آفتابی آشیان دارد» … پروانه فروهر
تازه چند روزی بود از ایران برگشته بودم -اشباع از مشاهدهها و تجربهها و معلق میان برداشتها و فکرهای نیمهتمام- که وکیلم از تهران تماس گرفت و خبر داد که دادگاه انقلاب رأی به محکومیت من صادر کرده است: شش سال حبس تعلیقی؛ پنج سال به جرم توهین به مقدسات و سیدالشهدا و یک سال به جرم تبلیغ علیه نظام. حکم را زودتر از آنچه فکر میکردم صادر کرده بودند و سنگینتر از آن بود که انتظارش را داشتم. واژهی تعلیقی در انتهای رأی البته عجالتاً به معنای نفس راحت بود.
در گیرودار تنظیم تقاضای تجدید نظر بودم که خبر اولین تجمعهای اعتراضی در ایران پخش شد. اعتراضی که در پهنهی وسیع ایران با شتاب و شدتی بیمانند از اینجا و آنجا بیرون زد و حضور سرکش و جسور خود را به دوران ما اعلام کرد. چنین رخدادهایی نه تنها آیندهی زمانهی خود را تغییر میدهند بلکه خوانش ما از گذشتهشان را نیز متحول میکنند. در بستر یک تاریخ، مسیری را عیان میکنند که تا پیش از آن محو مینموده یا نفی میشده است. از زاویهی فردی چنین موقعیتی، بزنگاهیست برای محکِ برداشتهای خویش، برای طرح این پرسش اساسی از خود که کجا ایستادهام، با چه چشمانداز و امیدی؟ و چه تلاشی برای تحقق این امید کرده و میکنم؟
نامه به نمایندگان مجلس ـ ۱۷ آذر ۱۳۹۶
با سلام و احترام حضور
نایبرئیس مجلس شورای اسلامی ایران آقای علی مطهری،
نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران خانمها فاطمه حسینی، پروانه مافی، طیبه سیاوشی، فریده اولادقباد، و آقایان محمود صادقی و بهرام پارسایی
پیش از هر چیز صمیمانه از گفتهها و اقدامهای همدلانهی شما در مورد شکایت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران از من، که به پیگرد قضایی و محاکمهام در دادگاه انقلاب انجامیده است، قدردانی و سپاسگزاری میکنم.
امیدوارم پیگیری شما، در کنار دیگر همدلیها و تلاشها سبب آشکار شدن حقیقت شود و این پروندهسازیهای بیپایه و اساس، که برای خاموش کردن صدای دادخواهی من انجام شده، با رأی عادلانهای از سوی دادگاه به پایان برسد.
همچنین امیدوارم با بازگویی آنچه در روند این پروندهسازی بر من روا کردهاند، وجدان عمومی نسبت به تنگناهایی، که ما بازماندگان قربانیان خشونت و سرکوب سیاسی با آن دست به گریبان هستیم، حساس شده و بیش از پیش سبب احساس مسئولیت و شناسایی وظیفه در مردم و مسئولان حکومتی شود. با امید به روزی که پاسخ دادخواهی و حقطلبی ما پروندهسازی و تهدید و توهین و ارعاب نباشد.
یادداشت پیش از دادگاه ـ ۴ آذر ۱۳۹۶
ساعت ۱۰ صبح امروز شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برای محاکمهی من تشکیل جلسه میدهد.
شاکی وزارت اطلاعات است. همان وزارتخانهای که نوزده سال پیش کارمندانش پدر و مادر نازنینم را با ضربههای بیشمار چاقو کشتند. ۱۸ تن از این کارمندان دو سال بعد به اتهام شرکت در قتل پروانه فروهر، داریوش فروهر، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده محاکمه شدند.
دو ساعت سکوت ـ ۳۰ آبان ۱۳۹۶
دو ساعت سکوت، در نوزدهمین سالگرد قتل فروهرها، چهارشنبه یکم آذرماه ۱۳۹۶، ۴ تا ۶ بعدازظهر
دروازه شمیران، خیابان هدایت، کوچه مرادزاده، شماره ۱۸، خانه و قتلگاه فروهرها
شرح ماوقع این روزها و یک درخواست از همهی همراهان و همدلانی که با حضور خود در تداوم سنت دادخواهانهی این سالگردها تلاش کردهاند و میکنند:
ده روز پیش که به تهران رسیدم در همان فرودگاه پاسپورتم را گرفتند و برگهای به دستم دادند تا روز دوشنبه به دفتر نهاد ریاستجمهوری در ادارهی گذرنامه مراجعه کنم. گفته بودند پاسپورتم را در این روز پس خواهند داد که حالا موکول به روز دادگاهم در شنبه آینده شده است.
آنچه در این دفتر شنیدم نمایانگر آن تنگناییست که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و قضایی در هماهنگی با یکدیگر برای من مهیا کردهاند؛ بنیانش بر وارونهنمایی و تهدید و ارعاب.
در پیگیری شکایت به کمیسیون اصل نود مجلس ـ ۲۸ آبان ۱۳۹۶
به زودی یکم آذرماه، نوزدهمین سالگرد قتل سیاسی داریوش و پروانه فروهر، فراخواهد رسید.
امسال نیز به رسم وفا و حکم وجدان برای برگزاری مراسم بزرگداشت پدر و مادرم به تهران آمدهام. هنوز نمیدانم آیا قفل ممنوعیت این مراسم امسال خواهد شکست یا نه. اما همچنان بر حق خود و دیگران در یادآوری و گرامیداشت آن جانباختگان گرانقدر پافشاری دارم. در بهار امسال برای احقاق این حق، تلاش تازهای آغاز و به کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی شکایت کردم. وکیلم در پیگیری این شکایت، آقای آرش کیخسروی، متن زیر را در اردیبهشتماه به دفتر کمیسیون داد که در آنجا ثبت شد. از آن پس نیز بارها و بارها پیگیری کرده است. هنوز پاسخی به پرسشهای طرحشده در متن نگرفتهایم اما در مهرماه جواب کوتاهی از این کمیسیون دریافت کردیم مبنی بر اعلام رسیدگی به شکایت. به پیوست نامهی کوتاهی از مقام مسئول در دبیرخانه قوه قضاییه نیز فرستاده شده بود، که در آن عطف به یک نامهی دیگر، که نه پیوست بود و نه توضیحی دربارهی محتوای آن داده شده بود، نوشته بودند: فعلاً اقدامی ندارد.
ما همچنان پیگیری میکنیم و امیدواریم به سرانجامی شفاف و عادلانه.
پرستو فروهر، ۲۸ آبان ۱۳۹۶
Rund-Brief: 19. Jahrestages der politischen Morde vom Herbst 98
Am kommenden Samstag reise ich nach Teheran, um meiner Eltern Parvaneh und Dariush Forouhar zu gedenken, die vor neunzehn Jahren im Zuge einer politischen Mordreihe durch Agenten des Geheimdienstes der Islamischen Republik Iran ermordet wurden.
در یادآوری قتلهای سیاسی پاییز ۷۷ و ضرورت پیشبرد دادخواهی
نوزده سال از قتلهای سیاسی پاییز ۷۷ میگذرد …
سالگرد پیشرو امکانیست در یادآوری دادخواهی ناتمام این جنایتهای سیاسی و پافشاری بر پیشبرد آن، و فرصتیست برای گرامیداشت یاد جانباختگان این جنایتها: پروانه فروهر، داریوش فروهر، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، مجید شریف، پیروز دوانی، حمید حاجیزاده و فرزند خردسالش کارون.
بیشک دادخواهی جنایتهای سیاسی نیازمند کوششی جمعی و پیگیر است که نمیتواند در برپایی سالگردها خلاصه شود، اما میتوان از بار عاطفی و نمادین چنین مناسبتهایی مدد جست تا با صیقل حافظهو وجدان جمعی و یادآوری مسئولیت مدنی و اخلاقی در برابر سرکوب دگراندیشان به همبستگیِ اجتماعی لازم برای پیشبرد دادخواهی نزدیکتر شد. Read More
پاییز ۱۳۸۱- گزارش به ملت
برای یادآوری؛ این گزارش در چهارمین سالگرد قتلهای سیاسی آذر ۷۷، در آبان ۱۳۸۱ نوشته شده
گزارش به ملت
غروب یکشنبه یکم آذرماه ۱۳۷۷ از خبرنگار یکی از رادیوهای فارسیزبان خبر حمله به پدرومادرم را دریافت کردم. چند دقیقه بعد از زبان یکی از دوستان آنان و لابلای هقهق گریهاش شنیدم که پدرومادرم در حریم خانهشان به شیوهی وحشیانهای به قتل رسیدهاند. خشونت نمایان در این جنایتها چنان تکاندهنده بود که از همان ابتدا سیلی از توصیفهای جانخراش در بیان چگونگی دو قتل در رسانهها و نیز زبان به زبان پخش شد.
در آن غروب فرزندانم بیتاب زاری میکردند، برادرم مشت و سر بر دیوار میکوفت و هر صدایی که به گوشمان میرسید با گریه و دشنام همراه بود. شانههایمان همگی زیر آوار این فاجعهی انسانی میشکست. Read More
“Written Room” for The Institut des Cultures d’Islam, Paris – اجرای کار «اتاق مکتوب» در مرکز فرهنگهای اسلامی پاریس
Lettres ouvertes, de la calligraphie au street art
A group exhibition in The Institut des Cultures d’Islam, Paris
https://www.institut-cultures-islam.org/lettres-ouvertes-de-calligraphie-street-art/
21. Sep. 2017 – 21. Jan. 2018
Read More
Das Gras ist grün, der Himmel ist blau, und sie ist schwarz …
A solo exhibition in Lindwurm Museum, Stein am Rhein
September 2017 – Summer 2018
https://www.museum-lindwurm.ch/de/aktuell.html
Stipendium in Stein am Rhein, April-Juni 2017
“Tausendundein Tag” in San Telmo Museum, San Sebastian, 2017 -۱۳۹۶ ،هزار و یک روز، موزه سن تلمو، سنسباستین
WASTE LANDS, 4. March – 21. May 2017
13 women artists (from Afghanistan, Algeria, Azerbaijan, Egypt, United Arab Emirates, Iran, Lebanon, Morocco and Palestine) show destroyed and impoverished landscapes from 2000 to the present day. They reflect usurped lands, looted goods and places through sculptures, videos, photos, etc. Read More